یوروگردی
اخبار ورزشی و رویدادهااخبار روز

گاریدو و عدم جلب نظر در ۱۸۰ دقیقه!

سرمربی اسپانیایی هنوز موفق نشده دل هواداران پرسپولیس را به دست بیاورد. البته نتیجه بازی استقلال و جنجال‌های داوری به سود او شد. با گرین اسپرت همراه باشید.

 

 

نه این که تساوی در تبریز آن هم با ده نفر یار برای پرسپولیس بد باشد و یا یک نتیجه شوکه‌کننده. هرگز. شما امسال احتمالا با بهترین تراکتور تاریخ طرف هستید. اما آنچه برای هواداران این تیم غافلگیر‌کننده بود به تغییراتی مربوط می‌شود که متاسفانه ریشه در عدم شناخت گاریدو از فوتبال ایران و فوتبالیست ایرانی دارد.

در دو بازی گذشته او دست کم ترکیب اصلی‌اش را با سه تغییر همراه ساخت و همچنین دو‌ سیستم متفاوت را پیاده کرد و این نشان می‌دهد هنوز به آن شناختی که باید و شاید نرسیده است.

در نبرد نخست مقابل ذوب آهن از یک روش استفاده کرد اما در زمین تبریز با توجه به سختی کار و  قدرت ویرانگر حریف در میانه میدان از متد دیگری.
بین بازی ذوب و تراکتور تنها چند روز فاصله بود و نهایت با سه یا چهار جلسه تمرینی نمی‌شود ترکیب چهار چهار دو را ناگهان به چهار سه سه تغییر داد و هیچ سوختی نداد.

بدون شک این مربی امتحانش را پیش‌تر در لالیگا و دیگر کشورها پس داده است.از این رو در مورد توانایی‌هایش هیچ شک و تردیدی نداریم. اما مسئله زمان است. موضوع شناخت است، فرصت اندکی است که او باید در کمترین زمان ممکن به بالاترین درجه آگاهی از بازیکنان خودی و همچنین تیم‌های حریف برسد.
پیش تر کالدرون در چنین وضعیتی وارد فوتبال ایران شد در هفت هفته اول با قبول ۳ شکست موفق نبود. اما هرچه گذشت تیمش بهتر و بهتر شد و دست آخر روزی  که ایران را در نیم فصل ترک کرد پرسپولیس قهرمان نیم‌فصل بود. از این رو قطعا گاریدو که مربی بهتر و کارنامه‌دار‌تری نسبت به کالدرون به حساب می‌آید گلیمش را از آب بیرون می‌کشد.اما مسئله زمان است.

بحث اصلی صحبت این است که مسیر پیشروی پرسپولیس با گاریدو چقدر هموار است؟ او باید چه کند؟ تکلیف چیست؟ در تمرینات یک هفته گذشته یعنی از بعد بازی با ذوب و رسیدن به تراکتور ناگهان تغییر رویه داد. تیمی که روز اول 4-4-2 چیده بود را ناگهان 4-3-3 کرد. چند بازیکن را به ترکیب اضافه کرد. اسدبیگی بدون آن که در بازی گذشته ثابت باشد در این نبرد به عنوان یکی از بازیکنان کلیدی در میانه میدان به کار گرفته شد.
طبیعتا بدون هماهنگی کافی بین بازیکنان، موفقیت سخت حاصل می‌شود نه این که اسدبیگی یا ریگی و یا دیگری بد باشند نه.
موضوع هماهنگی است.

گاریدو هنوز  در حال آزمون و خطاست. در دل تمرینات مرتب بازیکنان را جا به جا می‌کند. وحید امیری در این سن و سال سخت است دفاع چپ رونده و تأثیرگذار سابق باشد. در این سیستم ارونوف به عنوان وینگر چپ در کارهای تدافعی به امیری کمک نمی‌کند و همین موضوع سبب شده فشار مضاعفی به سمت چپ پرسپولیس وارد شود. بازی فیزیکی سروش به خاطر پر کردن چنین خلایی است و در چنین حالتی یک داور حتی با کمک داور ویدیوی هم ممکن است اشتباه کند…

فرشاد احمدزاده هنوز با تیم به صورت کامل هماهنگ نشده. بازی‌های فصل قبل او را با لباس سپاهان با همین دو بازی قیاس کنید. آیا این همان فرشاد است؟ طبیعتاً او در جو جدید هنوز جا نیفتاده است و با رسیدن عالیشاه شاید دیگر چنین فرصت بکری نصیبش نشود.

یکی از ضعف‌های بزرگ پرسپولیس که روز بازی با تراکتور کاملا به چشم آمد، نساختن مثلث و همکاری‌های دو نفره در کانال کناری بود. چه در زمان برانکو، چه در زمان یحیی و اوسمار، یکی از حربه‌های پرسپولیس، پاسکاری‌های ریز و سریع در کانال‌های کناری بود.چه از چپ، چه از راست.
اما هنوز بین ایوب و فرشاد احمدزاده در سمت راست هارمونی مدنظر شکل نگرفته و در جناح چپ وحید امیری و اورونوف و حتی سروش به آن هماهنگی قبل نرسیده‌اند.

قطعا باید بدانیم کار کردن با یک بازیکن حرفه‌ای در لالیگا و یا کشورهای دیگر تفاوت‌هایی با اینجا دارد. این‌ها همان نکات خاص مربیگری است که از یک فرد معمولی، یک مربی بزرگ می‌سازد. سرمربی موفق در فرهنگ و کشور جدید باید روانشناس باشد، باید انسان‌شناس باش  ،باید جامعه‌شناس باشد و… اما مسئله زمان است. پرسپولیس چاره‌ای ندارد جز این که زودتر به نظم تاکتیکی مد نظرش برسد. زودتر ترکیب اصلی را پیدا کند و مهمتر از همه همانگونه بازی کند که هوادارانش انتظار دارند.

* البته تردید نکنید امسال اکثر تیم‌های لیگ برتری در تبریز به مشکل می‌خورند. شاید باید زمان بگذرد تا بفهمید پرسپولیس در تبریز با یک یار کمتر چه کار بزرگی را انجام داد.

 

 

منبع ورزش سه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا